به گزارش همشهری آنلاین، حتی در روزهای گذشته اظهاراتی مبنی بر لزوم جفتیابی برای پیروز، توله یوزپلنگ ۸ ماهه نیز مطرح شد و برخی اعلام کردند که بهتر است پیروز در کنار ۲ توله یوز ماده که به تازگی در توران یافت شدهاند قرار بگیرد. اما ظاهرا قرار است «توران» و «آذر»، ۲ توله یوزپلنگ ماده پیدا شده در توران را در همان منطقه رها کنند، اما به اعتقاد اسماعیل کهرم، پرندهشناس و بومشناس، این کار ناشی از عدمشناخت حیاتوحش است.
چندی پیش غلامرضا ابدالی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست درباره احیای مسیر مهاجرت درناهای سیبری به ایرنا گفته بود که «۳ جمعیت پروازی درنا از یک گونه هستند؛ از اینرو در تلاشیم تا جفتی را برای امید پیدا کنیم که حداقل مسیر پروازی غربی این پرنده در ایران حفظ شود. از این بابت جنسیت، چندان فرقی نمیکند؛ چون امیدواریم ایندو با هم بتوانند خانوادههای دیگری را از سیبری به این مسیر پروازی بکشانند و وارد ایران شوند و اینطور نباشد که با از بین رفتن امید، این مسیر مهاجرت هم نابود شود. برای آوردن یک جفت درنا با بلژیک صحبت کردیم و در حال انجام کارها هستیم. این کار به رایزنیهای بینالمللی نیاز دارد که در تلاشیم تا هرچه زودتر انجام شود.»
توله یوزها رهاشوند ۳ روزه میمیرند
در حاشیه جلسه هفته گذشته هیأت دولت، علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست درباره آخرین وضعیت ۲ توله یوز پیدا شده در توران گفت: «این دو توله یوز وضعیت خیلی مناسبی دارند و در حال مدیریت و محافظت در زادگاه خود هستند و با توجه به اینکه ۲ هفته اول از مادر تغذیه شدند، وضعیت خوبی دارند و انشاءالله در آینده در منطقه توران رها میشوند.»
اسماعیل کهرم درباره رهاسازی تولههای پیدا شده در طبیعت نیز میگوید: این تولهها همهچیز را از مادرشان یاد میگیرند؛ از شکار تا تولید مثل. اینها را رها کنید روز سوم میمیرند. اولا پلنگ دشمن طبیعی یوزپلنگ است. گربهسانان قلمرو برای خود تعیین میکنند. تاکنون هم یکی از یوزها را در دامنه سیاهکوه توسط پلنگ از دست دادهایم. یوزها در دشت زندگی میکنند و تردد یوز به اشتباه در دامنه کوهستان که قلمروی پلنگ است، به قیمت جانش تمام شد. دوما این تولهها را اگر در دشت هم رها کنند، از آنجا که شکار بلد نیستند، میمیرند. اینها نکات و دانشی است که والدین به تولهها یاد میدهند.
در نتیجه رهاسازی یوزها هم به شکست منجر میشود. اسماعیل کهرم، بومشناس میگوید: اکبرشاه مغول در هندوستان هزار قلاده یوز داشت. ۳۰۰ سال پیش یوزبازهای دربار، نهایت سعیشان را کردند یک توله از این یوزها بگیرند، ولی نتوانستند. در دوران معاصر هم در باغوحش لندن انواع روشها را بهکار بردند که یوزهای باغوحش تولیدمثل کنند؛ بنابراین در تکثیر یوزها نیز اگر این اصول مراعات نشود، هیچوقت نتیجه نخواهد داشت؛ چون تکثیر در اسارت هم ظرایفی دارد که باید به آن توجه شود.
پرندهها را نمیشناسند
اسماعیل کهرم که سالها زندگیاش را وقف مطالعه رفتار پرندگان کرده است میگوید: من مطمئنم کسی که چنین ایدهای را در مورد امید داده است، در مورد پرندگان و مهاجرت آنها چیزی نمیداند. امید زندگیاش را خودش انتخاب کرده است که زمستانها به اینجا بیاید و با گرم شدن هوا به عرضهای شمالی برود. این انتخاب بنا به هر دلیل طبیعی باشد، انتخاب امید است و دوم اینکه پرندههای مجموعهدار بلژیکی با طیاره و قطار آورده میشوند.
آنها پرندههایی هستند که مسیر مهاجرت را ندیدهاند. ۲ تا ۵ سال طول میکشد که پدر و مادر با طی کردن مسیر مهاجرت به جوجههایشان مسیر مهاجرت، عوارض طبیعی، تپه، شهر، کوه و رودخانهها را در مسیر یاد دهند و پس از آن بهاصطلاح پرنده «سولو» میشود و میتواند بهتنهایی این مسیر را طی کند. طبیعت اینطوری که مسئولان فکر میکنند، نیست و سازوکار خودش را دارد. پرندههای بلژیکی پایشان به ایران برسد هم نمیدانند کجایند؛ چون شیوه زیست و مهاجرت را پدر و مادر به نسل بعد پرندگان منتقل میکنند.
انقراض در انتظار درنای سیبری
درنای سیبری به ۳ جمعیت اصلی شرقی، غربی و مرکزی تقسیم میشد. جمعیت مرکزی که به هند مهاجرت میکرد، منقرض شد. جمعیت غربی به ایران میآمد که الان تنها یک درنای نر با نام امید از آن باقی مانده است. با تلف شدن امید، این جمعیت نیز بهطور کامل منقرض میشود، اما جمعیت شرقی آن هنوز وجود دارد و میگویند که ۳ هزار درنا از آن همچنان به چین مهاجرت میکنند. درناها برای زندگی به آب وابستهاند. تغذیه، لانهسازی، زادآوری و زمستانگذرانی این پرنده در تالابهای ترجیحا وسیع و کمعمق (حداکثر ۳۰سانتیمتر) آب شیرین با میدان دید مناسب انجام میشود. برای حفظ اینگونه از انقراض نیز اقدامات ملی و بینالمللی زیادی انجام شده که هیچکدام هنوز به نتیجه نرسیدهاند.
نظر شما